Web Analytics Made Easy - Statcounter

در میان هیاهوی کرونایی که جهان را درگیر خود کرده اخیرا حواشی عجیبی در فضای مجازی رقم خورده که شاید برای جامعه جالب نباشد.

گروه اجتماعی خبرگزاری آنا-امیر محمد زندی؛‌ با خانه نشین شدن بسیاری از مردم بحث لایو‌های اینستاگرامی داغ شده و بسیاری از نوجوانان و جوانان جذب گپ و گفتگو‌های مختلف در این شبکه مجازی شدند، لایو‌هایی که این‌روزها کم حاشیه ایجاد نکردند و حتی باعث توجه بسیاری از رسانه‌ها به این گفتگو‌های مجازی شده است،  در میان هیاهوی کرونایی که جهان را درگیر خود کرده اخیرا حواشی عجیبی در فضای مجازی رقم خورده است، حواشی که پس از دیده شدن آرات حسینی کودک نابغه ایرانی ایجاد و باعث شده تا سلبریتی زیرزمینی و فوتبالیست معروف را نیز درگیر فضای مجازی شوند .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آرات کودکی غیر عادی

آرات حسینی 6 ساله که از کودکی توسط پدر خود تعلیم دیده و زیر نظر شدید پدرش در اینستاگرام فعال است، علاقه شدید به تیم فوتبال بارسلونا، امیرحسن مقصودلو ( تتلو ) خواننده موسیقی زیر زمینی دارد؛ او از کودکی تحت فشار تمرین‌های سنگین پدرش بود، اما اگر از موج گذر کنیم و نگاهی دقیق‌تر به ماجرای کودکی بیاندازیم که در جلوی دوربین پدر در اینستاگرام زندگی می‌کند، جنبه‌های قابل تامل‌تری خواهیم دید؛ او در برخی ویدئوهای اینستاگرامش پس از هر شکست گریان و مضطرب فقط به پدر نگاه می‌کند.موافقان، تلاش پدر برای ساختن آینده فرزندش را می‌ستایند اما مخالفان معتقدند کودکی آرات ربوده شده و این حجم از عضله چیزی جز مصرف استروئید نمی‌تواند باشد.

                                        

از تمرین تا رینگ اینستاگرام

اما ماجرای درگیری اینستاگرامی پدر آرات با کریمی چه بود؟ داستان از آنجا شروع  شد که آرات حسینی با یک حرکت که در شبکه مجازی اینستاگرام به اشتراک گذاشت توجه مسی برنده پنج توپ طلا را جلب کرد و مورد تحسین وی قرار گرفت.

پدر آرات نیز انتظار داشت تا علی کریمی کاپیتان سابق تیم ملی نیز همانند مسی او را مورد تحسین خود قرار دهد اما پس از چند ساعت اعلام کرد که توسط علی کریمی در شبکه اینستاگرام بلاک شده است در این میان تتلو نیز واکنش نشان داد و اقدام به توهین و فحاشی به علی کریمی کرد،‌ انتقاد تتلو با واکنش هواداران او روبه رو شد و به صفحه کریمی هجوم بردند و به او توهین و فحاشی کردند، در جریان این ماجرا ظاهرا علی کریمی و پدر آرات گفت‌وگویی‌ با یکدیگر داشتند که باعث شد این درگیری‌ها شدت بیشتری به خود بگیرد.

امیر تتلو سعی کرد اکثر هواداران خودش را یک شبه علیه مقابل علی کریمی قرار دهد، هوادارانی که اکثرا سنین پایینی دارند و نیازمند یک الگو مناسب هستند.

                                  

فالوورها از تتلو چه می‌خواهند؟

مهرنوش ثابت روانشناس در گفتگو با خبرنگار حوزه خانواده گروه اجتماعی خبرگزاری آنا در مورد علت جذب افراد با سنین پایین به این خوانده زیر زمینی اظهار کرد: نوجوانان همیشه به دنبال جلب توجه هستند و یک ویژگی مهم اخلاقی آ‌ن‌‌ها داشتن حس استقلال طلبی و هیجان‌خواهی است، شخصی مثل تتلو سعی می‌کند در آهنگ‌های خود تفاوت را نشان دهد، موضوعات هیجانی مطرح کند و نوجوانان را جذب کند.

وی افزود: اگر بخواهیم از دید یک روانشناس به موضوع موزیک‌های منتشر شده توسط امیر حسین مقصودلو بپردازیم،‌ موسیقی‌هایی که از تتلو منتشر می شود موضوعاتی را مطرح می‌کند که در واقع برای یک نوجوان مناسب نیست و متاسفانه می‌بینیم  که بسیاری از نوجوانان کشور جذب آهنگ‌های او شدند که دارای الفاظ رکیک است. و متاسفانه در بین این طرفداران کودکانی نیز دیده میشوند..

این روانشناس با اشاره به اینکه باید به علاقه‌های کودکانی مانند آرات توجه بیشتری کرد، گفت: باید به شخصیت آرات بیشتر پرداخته شود او علاوه بر اینکه بر روی یک هدف یعنی ورزشکار شدن تمرکز دارد باید به روحیات کودکی او نیز توجه بیشتری شود،‌ باید از حواشی ایجاد شده دور باشد چون ممکن است که از شبکه‌های مجازی آسیب جدی روحی ببیند .

ثابت گفت: این روز‌ها در فضای مجازی کسی که قربانی می‌شود و یا نقش قربانی را ایفا می‌کند بیشتر موردحمله کاربران قرار می‌گیرد و بهتر است که این روز‌ها نوجوانان و جوانان ما با درایت بیشتر سعی کنند از این حواشی دور باشند تا سوءاستفاده‌گران نتوانند بازار کسب و کار خود را رونق دهند.

 

                                  

بلاک و دیگر هیچ

به دنبال این ماجرا پدر آرات حسینی با انتشار تصویر بلاک شده صفحه اینستاگرام فرزندش توسط علی کریمی، نوشت: «علی آقا کریمی سال‌ها برام اسطوره بود. مادر آرات میدونه چقدر ازش تعریف کردم تو خونمون. همه جا عکس‌های کریمی بود. آرات بیشترین پست‌ها را برای علی آقا گذاشت. این همه ابراز علاقه هیچ واکنشی نداشت، اما حرف‌های یک روز باعث بلاک کردن آرات شد. عجیبه واقعا. اسطوره سال‌های سال من اینگونه واکنش نشون میده. اما از این همه ابراز علاقمون حتی کوچک‌ترین کاری نکرد. همیشه سلامت باشید. دیگه اسطوره ما نیستی. فقط دو تا طرفدار از دست دادی بین این همه طرفدار.»

با بلاک آرات حمله‌های هواداران تتلو به کریمی شدت گرفت، تتلو نیز بعد از بلاک آرات از کریمی انتقادات تندی کرد، لشکرکشی علیه این ستاره فوتبال با واکنش هواداران او روبه‌رو شد و صفحه اینستاگرام کریمی به محلی برای تقابل هزاران نفر از هواداران او و تتلو تبدیل شد. در این بین پدر آرات هم تلاش کرد که این جنجال را به روش خودش جمع کند. پس از این اتفاقات، آرات حسینی در ویدئویی کوتاه گفت: «تتلو آنقدر خودتو ناراحت نکن. من بالاخره یک روز به بارسلونا یا رئال میرم و توپ طلا رو می‌گیرم. وقتی توپ طلا را گرفتم، تمام مردم دورم را می‌گیرند و....»

فرصتی که نادیده گرفته شد

امیرحسین شمشادی استاد دانشگاه و کارشناس شبکه‌های اجتماعی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا با بررسی ماجرای حواشی  پیش آمده در اینستاگرام اظهار کرد: شبکه اجتماعی اینستاگرام در ایران از اهمیت و محبوبیت بیشتری نسبت به برخی کشور‌های جهان برخوردار است، به این معنا که این شبکه  مجازی در بسیاری از کشور‌های دنیا جزء پر استفاده‌ترین شبکه‌های اجتماعی نیست،‌ اما در ایران به دلیل جذابیت بصری و نمایش سبک زندگی طرفداران زیادی دارد.

وی افزود: اینستاگرام در ایران علاوه بر جنبه سرگرمی جنبه اقتصادی نیز دارد و علاوه بر فروش اجناس در این فضا، برخی چهره‌های شناخته شده مانند ورزشکاران و هنرمندان نیز در این شبکه فعالیت زیادی دارند.

این استاد دانشگاه با اشاره به فعالیت گسترده تتلو در اینستاگرام گفت: نوع موزیک و برخی اشعار امیرحسین مقصودلو برای نوجوانان در اینستاگرام تازگی دارد و سبک اجرا و موسیقی او برای افراد کم سن و سال دارای جذابیت است که  توانسته هواداران زیادی را جذب کند؛ البته در مقایسه با چهره‌های مشهور بین المللی فالوور چندان بالایی ندارد اما در ایران نسبت به بسیاری از افراد شناخته شده  دنبال کننده‌های زیادی دارد.

                                     

وی بیان کرد: تتلو بعد از عدم موفقیت در کسب مجوز قانونی برای برگزاری کنسرت از کشور خارج شد و اکنون بدون توجه به اصول اخلاقی و عرف جامعه در فضای مجازی که نظارت دقیقی بر آن وجود ندارد فعالیت می‌نماید و تمام خط قرمزها را زیر پا گذاشته است. البته در سالهایی که او در ایران فعالیت می‌کرد این فرصت وجود داشت تا از طریق یک گفتگوی مناسب از ظرفیت او برای جذب کاربران جوان فضای مجازی استفاده شود،‌ حتی اثری از وی در زمینه انرژی هسته ای هم منتشر شد که توانست بر روی نوجوانان تاثیر بگذارد.

شمشادی گفت: تتلو با بی مهری رو به رو شده است و باید قبول کنیم تتلو یک واقعیت در جامعه است، او طرفداران زیادی از نوجوانان و جوانان دارد و هنجارشکنی‌های او تاثیر منفی اخلاقی و اجتماعی بر مخاطبان کم سن وی خواهد داشت.

هرکول کوچکی که کودک کار شد

حضور کودکان به بهانه جذب فالوور در صفحات اینستاگرامی که برخی نام «کودکان کار» را بر روی آنها می‌گذارند متاسفانه امری شایع و متدوال شده است، پیش از له کردن آرات نوعی زیر عناوین مختلفی مانند مسی آینده و نابغه ایرانی، یا برچسب زدن به پدر او مانند عقده‌گشایی یا کاسبی با کودک،  جای لایک‌های بی‌ثمر، کمی گام به عقب بگذاریم و پیامدهای تجاری شدن رویا و آینده کودکان را از منظری جدی‌تر نظاره کنیم.

انتهای پیام/4148

منبع: آنا

کلیدواژه: امیر تتلو ویروس کرونا آرات حسینی لایو علی کریمی فضای مجازی آرات حسینی علی کریمی پدر آرات

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۳۲۶۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فرمانده‌ای که پسرخاله صدام را اسیر کرده بود

در عملیات والفجر ۳ با تصرف ارتفاعات کله‌قندی موفق به اسارت گرفتن سرهنگ جاسم‌یعقوب پسرخاله صدام شده بود. برای همین از او کینه داشتند و ما نمی‌خواستیم پیکر شهید به دست دشمن بیفتد. اما وقتی بچه‌ها می‌روند اثری از جنازه در نیزارها پیدا نمی‌کنند.

به گزارش ایسنا، متن پیش رو گفتگوی روزنامه جوان با  فرزند سردار شهید عبدالحسین برونسی به مناسبت سالگرد بازگشت پیکرش است که در ادامه می‌توانید بخوانید: ابوالفضل برونسی فرزند سردارشهید عبدالحسین برونسی می‌گوید که از نوجوانی همراه پدرش در جبهه‌های دفاع‌مقدس بود و در بسیاری از وقایع او را همراهی کرده است. فرزند شهید می‌گوید: «پدرم راضی نبود پیکرش برگردد. دوست داشت مفقودالاثر باشد. ۲۷ سال هم پیکرش مفقود بود. او به دلیل ارادتی که به خانم حضرت زهرا (س) داشت، می‌خواست پیکرش مفقود باشد. اما خواست خدا بود که تفحص و شناسایی شود.» پیکر شهیدبرونسی در ۱۷ اردیبهشت سال ۱۳۹۰ مقارن با شهادت حضرت زهرای اطهر (س) به وطن برگشت. شهید برونسی از زمان شهادتش در شرق دجله به همراه ۱۲شهید دیگر سال‌ها آنجا بودند تا اینکه تفحص شدند. هنگام کشف پیکر این شهید، لباس پاسداری، بخشی از صفحات قرآن و بادگیرش اجزایی بودند که توسط آن‌ها شناسایی شد و سپس بقایای پیکرشهید در قبر خالی خودش در بهشت رضا (ع) آرام گرفت. به مناسبت سیزدهمین سالگرد بازگشت پیکرشهید برونسی با فرزند ارشدش ابوالفضل برونسی همکلام شدیم که متن ذیل حاصل این همکلامی است. 

گویا شما یک خانواده پرجمعیتی داشتید. شهیدبرونسی با داشتن آن همه فرزند چطور می‌توانست در جبهه حضور داشته باشد؟

پدرم متولد ۱۳۲۱ در یکی از روستاهای تربت حیدریه به نام «گلبوی‌کدکن» بود و هشت بچه قد و نیم قد یعنی سه‌دختر و پنچ پسر داشت. ولی چه زمان قبل انقلاب و بعد از انقلاب این توفیق را داشت که در فعالیت‌های انقلابی شرکت کند. با شروع جنگ هم که بارها به جبهه رفت. ما بیشتر عید نوروزها پدرمان را نمی‌دیدیم. همیشه به مدت‌های طولانی در جبهه می‌ماند. خودم فرزند اول خانواده و متولد بهمن ۱۳۴۸ هستم. من آن زمان شهادت پدرم ۱۵ ساله بودم و خواهر کوچکم (زینب) سه‌ماهه بود که به ما اطلاع دادند پدرمان در عملیات بدر ۱۳۶۳ به درجه شهادت نائل آمده است. 

عکسی از شما و پدرتان موجود است که با هم در جبهه بودید. چه خاطراتی از ایشان در جبهه دارید؟

خاطرات که زیاد است. قبل از شهادت پدرم به مدت سه‌ماه با ایشان در جبهه بودم. حاج‌آقا خودش در منطقه بود و موقعی که مدارس درسی تعطیل شده بود، یکی از رزمندگان را دنبالم فرستاد. من همراه ایشان بدون کارت و مدارک وارد جبهه شدم. آن‌موقع کم سن و سال بودم و لباس خاکی اندازه من پیدا نمی‌شد، مجبور بودم همان سایز موجودی که هست را بپوشم. هرکجا پدرم می‌رفت من هم دنبالش می‌رفتم و اصلاً خبر نداشتم که پدرم فرمانده تیپ ۱۸ جواد الائمه (ع) را برعهده دارد. با آنکه پدرم از لحاظ سواد تا سوم دبستان بیشتر درس نخوانده بود، ولی سواد علمی بالایی داشت و به قرآن و نهج البلاغه اشراف داشت و سخنرانی‌های قهاری برای رزمندگان داشت. تمام فیلم و صدای شهید بعد از گذشت ۴۰ سال از شهادت ایشان موجود است. از صدای سخنرانی‌های پدرم نوارهای کاست بسیاری به یادگار مانده است. ایشان سه نوارکاست فقط وصیتنامه با صدای خود باقی گذاشته است. شهید در بخشی از نوارهایش اینطور وصیت کرده است: «فرزندانم، خوب به قرآن گوش کنید و این کتاب آسمانی را سرمشق زندگی‌تان قرار بدهید. باید از قرآن استمداد کنید و باید از قرآن مدد بگیرید و متوسل به امام زمان (عج) باشید. همیشه آیات قرآن را زمزمه کنید تا شیطان به شما رسوخ پنهانی نکند.»

چگونه شد که پیکر شهید ۲۷ سال در گمنامی باقی ماند؟ 

پدر در بیشتر عملیات مانند عملیات والفجر ۳، فتح‌المبین، الی بیت‌المقدس، مسلم بن‌عقیل و عملیات‌رمضان حضور داشت که چند بار هم مجروح شده بود. نهایتاً در اواخر سال ۱۳۶۳ در عملیات بدر به شهادت رسید که ابتدا به ما گفتند اسیر شده است. ولی در اردیبهشت سال ۱۳۶۴ خبر شهادت پدر را به ما دادند. موقعی که پدر در قید حیات بودند خودشان می‌گفتند که من به این زودی‌ها شهید نمی‌شوم. در حرف‌هایش می‌گفت وقتی زینب (بچه آخر شهید) به دنیا بیاید از پا قدمی او، من شهید می‌شوم. همرزم پدرم می‌گفت خود شهید در عملیات بدر که برای رزمندگان صبحت می‌کرد گفته بود که «دیشب خواب حضرت زهرا (س) را دیدم. من فردا دیگر نیستم. این آخرین عملیات من است.» همینطور هم شد و ساعت ۱۱ صبح روز بعد پدرم کنار سنگرش با اصابت ترکش خمپاره به بدنش به شهادت رسید. یکی از همرزمان پدر به مشهد آمده بود برای ما تعریف می‌کرد: «زمانی که پدرتان به شهادت رسیده بود، من آخرین نفری بودم که از عملیات برمی‌گشتم. دیدم جنازه‌ای در کنار سنگر افتاده است. وقتی رفتم جلو دیدم شهیدبرونسی است. نصف بدن شهید بر اثر اصابت خمپاره رفته و متلاشی شده بود. جنازه را بغل کردم که به عقب بیاورم ناگهان خودم مجروح شدم و نتوانستم پیکر شهید را عقب بیاورم و در نیزارها رها کردم. رفتم به بچه‌ها اطلاع دادم که پیگیر برگرداندن پیکر او باشند، چون گفته می‌شد صدام برای سر شهیدبرونسی جایزه تعیین کرده است. زیرا ایشان در عملیات والفجر ۳ با تصرف ارتفاعات کله‌قندی موفق به اسارت گرفتن سرهنگ جاسم‌یعقوب پسرخاله صدام شده بود. برای همین از او کینه داشتند و ما نمی‌خواستیم پیکر شهید به دست دشمن بیفتد. اما وقتی بچه‌ها می‌روند اثری از جنازه در نیزارها پیدا نمی‌کنند.

و نهایتاً پیکر ایشان در سال ۱۳۹۰ تفحص می‌شود؟

بله، در سال ۹۰ دستور می‌رسد که گروه تفحص می‌توانند شهدای خندق و مجنون را شناسایی کنند. هرچه پیکر ایرانی است ببرند و جنازه‌های عراقی را که در این منطقه هست تحویل دهند. پیکر حاج‌آقا که با لباس فرم پاسداری بود به همراه چند تن دیگر از شهدای ایرانی پیدا می‌شوند. اردیبهشت سال ۱۳۹۰ سردارباقرزاده به ما طلاع دادند که اثری از پدرتان پیدا شده است. آنموقع دیگر پدر و مادر شهید به رحمت خدا رفته بودند و با گرفتن آزمایش دی‌ان‌ای از فرزندان شهید این قضیه را ثابت کردند. ولی من وسایلی که پدر همراهش داشت خوب می‌شناختم. وقتی که اجزایی مانند صفحات قرآن و جانماز شهید را پیدا کردند و لباس او را دیدم، گفتم «پدر» است. بعد از تشییع پدرم، پیکرش را در همان مزاری دفن کردیم که اردیبهشت سال ۱۳۶۴ به صورت نمادین سنگی برایش گذاشته بودیم. پدرم به حضرت زهرا (س) خیلی ارادت داشت. برای همین پیکرش مقارن با شهادت حضرت‌زهرا (س) در ۱۷‌اردیبهشت سال ۱۳۹۰ به وطن برگشت و با استقبال مردم تشییع شد. 

از دینداری شهید برونسی بسیار روایت شده است به عنوان فرزند ارشد شهید چه مطالبی در این خصوص دارید؟

صبحت زیاد است. مثلاً مادربزرگم برای‌مان از پدر تعریف می‌کرد که یک روز پدرتان از دبستان آمد و گفت من دیگر مدرسه نمی‌روم. پدربزرگ‌مان گفته بود شما که مدرسه را دوست داشتید چه شده که نمی‌خواهی مدرسه بروی. شهید بغض می‌کند و به پدربزرگ می‌گوید: بگذار برایت کشاورزی کنم، ولی مدرسه نروم. آنموقع‌ها دبستان فقط یک معلم داشت و می‌دانستیم آدم درستی نیست ولی کاری از دست‌مان برنمی آمد. بعداً فهمیدیم عبدالحسین او را با یک دختر پشت دیوار مدرسه دیده و برای همین شهید می‌گفت مدرسه نجس است. من دیگر نمی‌روم. به این علت تصمیم گرفت به مکتب قرآنی برود و به آموزش قرآن و نهج البلاغه بپردازد. 

زمانی که پدر در جبهه بودند چطور مادرتان می‌توانست خانواده را با چندین فرزند اداره کند؟ 

واقعاً برای مادرمان خیلی سخت بود با هشت بچه و بدون پدر، ما را مدیریت کند. چون قبل از انقلاب هم پدرم فعالیت‌های سیاسی بسیاری داشت و در راهپیمایی‌ها و در پخش اعلامیه‌های سخنرانی امام (ره) خیلی فعال بود. همین فعالیت‌های سیاسی باعث شد که سال ۵۷ او را دستگیر و زندانی کنند. من آن روز همراه پدرم بودم و صحنه دستگیری ایشان را توسط ساواک با چشم خودم دیدم. ناگهان قدرت تکلم و سخن گفتن را از دست دادم. این مسئله تا بزرگ شدنم من را آزار می‌داد تا اینکه شفای خودم را در حرم امام رضا (ع) گرفتم. زمان رژیم شاه، حکم اعدام پدرم صادر شد. ولی با پیروزی انقلاب اسلامی ایشان آزاد شد. پدر بعد از انقلاب از شغل بنایی دست کشید و با ورود به سپاه راهی جبهه شد. مادرم تعریف می‌کرد در خلال سال‌های جنگ یکی از برادرهایم از روی پله افتاد و دستش شکست. بچه خیلی بی‌تابی می‌کرد و پدرم که آنموقع به مرخصی آمده بود، برادرم را بغل می‌کند و از خانه بیرون می‌آید تا یک تاکسی بگیرد و برادرم را به بیمارستان برساند. مادرم هم پشت سر پدرم چادر به سرش می‌اندازد و می‌گوید از کار پدرت تعجب کردم در صورتی که آن لحظه ماشین سپاه جلوی خانه پارک بود، اما پدرت سوار نشد تا از اموال دولتی برای کار شخصی استفاده نکند. 

از همرزمان پدر چه خاطره‌ای برای نقل دارید؟ 

یکی از همرزمان پدر تعریف می‌کردند: «مرحوم آیت‌الله میرزا جوادآقا تهرانی جبهه زیاد می‌رفتند. شبی که برای سخنرانی به تیپ امام‌جواد (ع) آمده بودند؛ موقع نماز که شد، قبول نمی‌کردند امام جماعت باشند، رزمندگان خیلی اصرار کردند که دل‌مان می‌خواهد یک نماز به امامت شما بخوانیم. اما مرحوم آیت‌الله قبول نمی‌کردند. شهید برونسی عرض کرد: حاج آقا جلو بایستید. ایشان فرموند: اگر شما دستور دهید، می‌روم. شهید برونسی گفت: من کوچک‌تر از آنم که دستور بدهم، از شما خواهش می‌کنم. فرمودند: نه خواهش شما را نمی‌پذیرم. بچه‌های رزمنده به برونسی گفتند بگو دستور می‌دهم تا ما به آرزوی‌مان برسیم. شهید برونسی به ناچار و با خنده گفت: حاج آقا دستور می‌دهم شما بایستید جلو. میرزا جواد آقا فرمودند: چشم فرمانده عزیزم! نماز با سوز وحال عجیبی همراه با اشک خوانده شد. بعد از نماز با چشمان اشک‌آلود خطاب به شهید برونسی فرمودند: مرا فراموش نکنی! جواد را فراموش نکنی! شهید برونسی ایشان را در آغوش گرفت و گفت: «حاج آقا شما کجا و ما کجا؟ شما باید به فکر ما باشید و ما را فراموش نکنید» میرزا متواضعانه فرمودند: «تعارفات را کنار بگذارید، فقط من این خواهش را دارم که جواد را یادتان نرود. حتماً مرا شفاعت کنید.»

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • پست اینستاگرامی و خاص کاپیتان استقلال با ایموجی قلب!
  • اولین پست اینستاگرامی و معنادار نکونام بعد از رفتن خطیر
  • علیرضا بیرانوند با آهنگ تتلو وارد صنعت مدلینگ شد؛ رخ عقاب! + فیلم
  • واکنش سیدجلال حسینی به لیدر سپاهان؛ با سربند «یا زهرا» حرمت زنان را می‌شکنی بی‌غیرت؟ + عکس
  • خلبانی، رویای کودکی هرکول طلایی ایران!
  • تبلیغات عجیب در اینستاگرام برای آرایشگاه؛ مروج کودک‌همسری بازداشت شد! + تصویر
  • ترویج کودک همسری در اینستاگرام برای تبلیغ آرایشگاه زنانه
  • بازداشت مروج کودک‌همسری برای تبلیغ آرایشگاه زنانه در اینستاگرام
  • بازداشت مروج کودک همسری برای تبلیغ آرایشگاه زنانه در اینستاگرام
  • فرمانده‌ای که پسرخاله صدام را اسیر کرده بود